فال حافظفال زدن و مشورت خواستن از کتابهای مورد احترام و علاقه عامه، چون کتابهای دینی و دیوان شاعران، سنّتی دیرینه است. ۱ - گسترهدر قلمرو زبان فارسی (ایران فرهنگی)، غیر از قرآن که با آن استخاره میکنند، برای فال زدن بیش از هر کتاب دیگری، از دیوان حافظ استفاده میشود. در خود دیوان حافظ نیز بارها به اصطلاحِ فال زدن اشاره شده است. [۱]
شمسالدین محمد حافظ، دیوان، غزل ۱۱۴، بیت ۸، چاپ محمد قزوینی و قاسم غنی، تهران ۱۳۶۲ ش.
[۲]
شمسالدین محمد حافظ، دیوان، غزل ۱۵۳، بیت ۹، چاپ محمد قزوینی و قاسم غنی، تهران ۱۳۶۲ ش.
[۳]
شمسالدین محمد حافظ، دیوان، غزل ۱۶۶، بیت ۱، چاپ محمد قزوینی و قاسم غنی، تهران ۱۳۶۲ ش.
[۴]
شمسالدین محمد حافظ، دیوان، غزل ۳۲۰، بیت ۵، چاپ محمد قزوینی و قاسم غنی، تهران ۱۳۶۲ ش.
[۵]
شمسالدین محمد حافظ، دیوان، غزل ۳۲۰، بیت ۸، چاپ محمد قزوینی و قاسم غنی، تهران ۱۳۶۲ ش.
۲ - تاریخچهظاهراً فال گرفتن از دیوان حافظ، از مدت کوتاهی پس از درگذشت او رایج شده است (بنا بر قولی، شروع تفأل به دیوان حافظ، به ماجرای امتناع عدهای از نماز گزاردن بر جنازه او باز میگردد [۶]
شیرعلیخان بن علی امجدخان لودی، تذکره مرآة الخیال، ج۱، ص۵۱، چاپ محمدملک الکتاب شیرازی، بمبئی ۱۳۲۴.
[۷]
کیوان سمیعی، «فال بوسیله دیوان حافظ»، ج۱، ص۱۴۳، در حافظشناسی، بهکوشش سعید نیازکرمانی، تهران: گنج کتاب، ۱۳۶۴ ش.
). از حدود هفتاد سال پس از درگذشت حافظ، گزارشهایی از فال زدن به دیوان او در متون رسمی تاریخی آمده است. [۸]
ابوبکر طهرانی، کتاب دیار بکریه، ج۲، ص۳۶۳ـ۳۶۴، چاپ نجاتی لوغال و فاروق سومر، آنکارا ۱۹۶۲ـ۱۹۶۴، چاپ افست تهران ۱۳۵۶ ش.
از دوره صفویه به بعد، درباره تفأل به دیوان حافظ، حکایتهای بسیار و بعضآ شگفتآوری پیوسته نقل میشده است که برخی از آنها سخت مشهورند. حسین کفوی در اواخر قرن دهم، قریب به ۱۴۰ حکایت از این دست را در کتابی به ترکی گرد آورد و نویسندگان دیگر ترک، شرحهایی نیز بر آنها نگاشتند. [۹]
حاجی خلیفه، سلم الوصول الی طبقات الفحول، ج ۱، ستون ۷۸۳.
در رساله لطیفه غیبی اثر محمد بن محمد دارابی، از معاصران شاه عباس دوم صفوی، نیز حکایاتی از این دست آمده است. [۱۰]
محمد بن محمد دارابی، لطیفه غیبی: حاوی توضیح اشعار مشکله حضرت خواجه شمسالدین محمد حافظ شیرازی، ج۱، ص۱۶۲ـ۱۶۹، شیراز: کتابفروشی احمدی، (بیتا).
۳ - باور عامیانهباور عامیانه ایرانیان بر آن بود که حافظ از نیت و نیاز همگان خبر دارد و از همین روست که او را لسان الغیب خواندهاند. [۱۱]
حاجی خلیفه، سلم الوصول الی طبقات الفحول، ج ۱، ستون ۷۸۳.
۴ - در عصر حاضرتفأل به دیوان حافظ، امروزه نیز متداول است، هر چند جنبه سرگرمی و تفنن برانگیزههای دیگر در این کار غلبه دارد ( [۱۲]
محمود روحالامینی، به شاخنباتت قسم: باورهایعامیانه درباره فال حافظ، ج۱، ص۲۸ـ۲۹، تهران۱۳۶۹ ش.
جدول نمایه تحقیقی درباره انگیزههای دانشجویان ایرانی در تفأل به دیوان حافظ). فال زدن به دیوان حافظ، یا در هنگام برگزاری جشنها به ویژه در تیر ماه سیزّهشو (تیرگان)، چهارشنبه آخر صفر، شب یلدا، چهارشنبه سوری و... انجام میشود، [۱۳]
محمود روحالامینی، ج۱، ص۳۵، به شاخنباتت قسم: باورهایعامیانه درباره فال حافظ، تهران۱۳۶۹ ش.
یا آنکه عدهای به مناسبتی، مثلا در شبنشینیهای خانوادگی یا دوستانه، دور هم جمع میشوند و فال میگیرند.۵ - فالخوانبنا بر سنّت، فالخوانی کار هر کسی نیست؛ فالْخوان (اصطلاح فالگیر در این مورد به کار نمیرود)، غالباً فرد باسواد و محترمی است که نزد حاضران در جمع، حائز ارج و اعتبار است. معمولا در خانوادهها، کار فال خواندن بر عهده بزرگ و ریشسفید خاندان نهاده میشود. ۶ - شیوهفالخوان، برای هر یک از حاضران در مجلس، یا از سمت راست و به ترتیبی که افراد در مجلس نشستهاند، یا به ترتیب سن و موقعیت اجتماعی حاضران، یا بر حسب قرعه فال میگیرد. گاه برای افراد غایب نیز فال میگیرند. [۱۴]
محمود روحالامینی، به شاخنباتت قسم: باورهایعامیانه درباره فال حافظ، ج۱، ص۳۶ـ۴۲، تهران۱۳۶۹ ش.
فالخوانی و انتخاب غزل نیز آداب و شرایطی دارد. فالخوان، دیوان حافظ را همچون کتابی مقدّس در دست میگیرد و رو به قبله مینشیند، ابتدا صاحب فال، نیت میکند و سپس فالخوان با سر انگشت و معمولا با چشمان بسته، صفحهای را نشان میکند و میگشاید. غزلِ فال، اولین غزل درج شده در صفحه راست است و اگر شروع غزل از صفحه قبل باشد، فالخوان یک ورق به عقب بر میگردد و غزل را از مطلع آن میخواند. غزلی را که پس از غزل فال قرار دارد، شاهد فال تلقی میکنند (برای شیوههای گوناگون فال زدن به دیوان حافظ به این منبع رجوع کنید [۱۵]
محمود روحالامینی، به شاخنباتت قسم: باورهایعامیانه درباره فال حافظ، ج۱، ص۴۲ـ۴۷، تهران۱۳۶۹ ش.
).۷ - باورهای غلطبنا بر باور عامیانه، در تفأل به دیوان حافظ، باید او را به شاخ نبات، که معشوق وی بوده، قسم داد و گرنه فال، وصف الحالِ نیت کننده در نخواهد آمد؛ همچنین قَسَمهای متنوع دیگر و نیز نذرهایی برای مزار حافظ در اینباره معمول بوده است [۱۶]
محمود روحالامینی، به شاخنباتت قسم: باورهایعامیانه درباره فال حافظ، ج۱، ص۴۷ـ۵۲، تهران۱۳۶۹ ش.
(برای باورها و حکایاتی در اینباره به این منبع رجوع کنید [۱۷]
محمود روحالامینی، به شاخنباتت قسم: باورهایعامیانه درباره فال حافظ، ج۱، ص۵۵ـ۶۶، تهران۱۳۶۹ ش.
). گفته شده عبارت رایج در این قَسَمها، «آینده مرا خوب بنواز»، حاکی از آن است که حافظ، نوازنده و خواننده بوده و چون در آن روزگار حافظ لقب خوانندگان بوده است، او را حافظ خواندهاند [۱۸]
محمود روحالامینی، به شاخنباتت قسم: باورهایعامیانه درباره فال حافظ، ج۱، ص۴۸، تهران۱۳۶۹ ش.
(برای تفصیل و استدلالها باستانی به این منبع رجوع کنید [۱۹]
محمدابراهیم باستانی پاریزی، «حافظ چندین هنر»، ج۱، ص۳۳ـ۸۰، در حافظشناسی، بهکوشش سعید نیازکرمانی، تهران: پاژنگ، ۱۳۶۶ ش.
).۸ - تشخیص دلالت غزلتشخیص دلالتِ غزل فال و پذیرفتن آن، به فحوای غزل بستگی دارد که طبعآ فرد صاحب فال، آن را بنا بر وضع روحی و شرایط عاطفی و احساسی خود تعبیر میکند و معمولا همواره بیت، مصرع یا عبارتی از غزل را وصف الحال خود مییابد و به اصطلاح، از خواجه جواب میگیرد. [۲۰]
محمود روحالامینی، به شاخنباتت قسم: باورهایعامیانه درباره فال حافظ، ج۱، ص۵۳ـ۵۴، تهران۱۳۶۹ ش.
۹ - پژوهشهای مستندنخستین پژوهش مستند درباره فال زدن به دیوان حافظ، که در ۱۳۶۷ ش به سرپرستی محمود روحالامینی با بررسی بیش از دو هزار سند از سراسر ایران و تحلیل ۱۰۵ سند انجام گردید، در ۱۵۰ صفحه در ۱۳۶۹ ش در تهران منتشر شد. ۱۰ - فهرست منابع(۶۵) محمدابراهیم باستانی پاریزی، «حافظ چندین هنر»، در حافظشناسی، بهکوشش سعید نیازکرمانی، تهران: پاژنگ، ۱۳۶۶ ش. (۶۶) حاجی خلیفه، سلم الوصول الی طبقات الفحول. (۶۷) شمسالدین محمد حافظ، دیوان، چاپ محمد قزوینی و قاسم غنی، تهران ۱۳۶۲ ش. (۶۸) محمد بن محمد دارابی، لطیفه غیبی: حاوی توضیح اشعار مشکله حضرت خواجه شمسالدین محمد حافظ شیرازی، شیراز: کتابفروشی احمدی، (بیتا). (۶۹) محمود روحالامینی، به شاخنباتت قسم: باورهایعامیانه درباره فال حافظ، تهران۱۳۶۹ ش. (۷۰) کیوان سمیعی، «فال بوسیله دیوان حافظ»، در حافظشناسی، بهکوشش سعید نیازکرمانی، تهران: گنج کتاب، ۱۳۶۴ ش. (۷۱) ابوبکر طهرانی، کتاب دیار بکریه، چاپ نجاتی لوغال و فاروق سومر، آنکارا ۱۹۶۲ـ۱۹۶۴، چاپ افست تهران ۱۳۵۶ ش. (۷۲) شیرعلیخان بن علی امجدخان لودی، تذکره مرآة الخیال، چاپ محمدملک الکتاب شیرازی، بمبئی ۱۳۲۴؛ ۱۱ - پانویس
۱۲ - منبعدانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «تفأل به دیوان حافظ»، شماره۵۷۰۵. ردههای این صفحه : تفال و تطیر | فرهنگ و اجتماع
|